• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5172 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۲۳ اسفند

شاهكاري كه اشك آدم را در مي‌آورد

بنفشه سام‌گيس

فيلمي از شاهكار يك «هنرمندنما» در موزه هنرهاي معاصر تهران، در شبكه‌هاي اجتماعي دست به دست مي‌شود. هنرمندنمايي كه دو روز قبل؛ 21 اسفند 1400، در مراسم گشايش نمايشگاه «پنج گنج» در موزه هنرهاي معاصر تهران، در حوض روغن؛ در يكي از زيباترين آثار هنري موزه موسوم به «ماده و فكر» و از آثار هنرمند فقيد ژاپن؛ «نوريوكي هاراگوچي»، معلق زده و با اين شاهكار، يك افتضاح مهم را به نام خودش ثبت كرده است. در اين فيلم كوتاه، مشاهده مي‌شود كه اين هنرمندنما، نيمه عريان، آويزان به طنابي از سقف موزه، با حركاتي آگاهانه و حتما با طراحي از پيش تعيين شده، داخل حوض فرو مي‌رود و بيرون مي‌آيد و در حاشيه اين شاهكار، الفاظي هم توسط باقي اعضاي گروه وابسته به اين هنرمندنما كه اسم خود را در اين شاهكار، «پرنده ماهي» گذاشته، در فضا پرتاب مي‌شود در حالي كه بخشي از روغن داخل حوض كه در واقع، بخشي از اين اثر هنري بوده، بر اثر معلق بازي هنرمندنما، به بيرون حوض و روي زمين ريخته مي‌شود. در همين فيلم كوتاه، مشخص است كه سه رديف پاگردهاي موزه، مملو از تماشاگر است. تماشاگراني كه به دليل حضور وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، مدعويني با دعوتنامه رسمي بوده‌اند. اينكه در جمع تماشاگران، هيچ هنرمند يا كارشناس آگاه به حراست از آثار فرهنگي و هنري حضور نداشته كه به چنين حركت بي‌شرمانه‌اي؛ به تخريب آگاهانه يك اثر هنري اعتراض كند، چندان عجيب نيست. تا امروز با ميراث فرهنگي‌مان چطور رفتار كرده‌ايم كه انتظار داشته باشيم با آثار هنري، رفتارمان به از آن باشد؟ 
ديروز، مسوولان موزه هنرهاي معاصر، در قبال اين افتضاح، يك جوابيه منتشر كردند. در اين جوابيه و در واكنش به اعتراضاتي كه رو به افزايش است، چنين آمده است: «موزه هنرهاي معاصر تهران با ابراز تاسف از واقعه پيش آمده حين اجراي پرفورمنس در جريان گشايش نمايش پنج گنج اعلام مي‌دارد؛ برخورد پرفورمر به روغن، در طرح اصلي ارايه شده به موزه نبوده و در اثر اشتباه ايجاد شده است. در اين اتفاق، بخشي از بدن پرفورمر به روغن برخورد مي‌كند كه موجب خروج مقداري روغن مي‌شود كه قابل جايگزيني است. طي سال‌هاي پس از خلق اثر، همواره روغن تبخير شده و به آن اضافه شده است. در سال نود و شش هم با حضور هنرمند، كل روغن خارج شد و روغن جديد جايگزين شد. در هنرهاي ميان رسانه‌اي و نوين معاصر، ايجاد ديالوگ بين آثار گذشته و حال، فضايي جديد براي بيان هنري ايجاد كرده است كه در روزهاي آينده نمونه‌هايي از آن را منتشر خواهيم كرد. ضمن احترام به نظرات ابراز شده پيرامون اين واقعه و تاسف، چنانچه موجب ناراحتي دوستداران و علاقه‌مندان شده باشد، اعلام مي‌شود اين اتفاق، تخريب اثر هنري محسوب نمي‌شود و صرفا به دليل خطاي سهوي، بخشي از روغن از موزه خارج شده كه جايگزين خواهد شد. حفاظت از آثار هنري موزه، در زمره اصلي‌ترين وظايف موزه است. ان چنانكه در مهر ماه سال نود و شش، نوريوگي هاراگوچي را براي مرمت حوض روغن، به ايران دعوت كرد و قبل از درگذشت وي، اين اثر مرمت شد. اميد داريم با دقت و حساسيت بيشتر در آينده شاهد خطاهايي از اين دست نباشيم.» حالا، اين جواب‌هاي مسوولان حفاظت از آثار هنري غيرقابل جايگزين است كه خشم و تاثر را تشديد مي‌كند و باعث تاسف است. اگر هنرمندنما و به قول مسوولان موزه هنرهاي معاصر؛ «پرفورمر»، در طرح اصلي درباره اين شاهكار خود حرفي نزده، پس حتي با يك هنرمندنما هم روبه‌رو نيستيم بلكه با فرد متقلبي مواجهيم كه بايد حق حضور در تمام عرصه‌هاي هنري، براي هميشه از اين فرد سلب شود. مسوولان موزه هنرهاي معاصر، بايد مدارك و اسناد پرفورمنس «پرنده ماهي» را منتشر كنند تا مشخص شود اگر قرار نبوده اين هنرمندنما، شاهكار خود را بدون برخورد با روغن حوض خلق كند، اصلا اين پرفورمنس چه معنايي داشته؟ اطلاق اصطلاحات عجيب و غريب از جمله «ديالوگ بين آثار گذشته و حال و فضاسازي براي بيان جديد» آن‌هم در واكنش به يك تخريب عامدانه اثر هنري، دست‌كم گرفتن شعور مخاطبان است. چرا سهل‌انگاري‌هاي خود را پشت پرده كلمات قلنبه پنهان مي‌كنيد؟ در تخريب مشهود يك اثر هنري، چه جاي «اگر و چنانچه» است؟ واقعا خروج بخشي از روغن به كف زمين بر اثر معلق بازي يك آدم بي‌سواد، با تبخير طبيعي روغن يا حتي جايگزيني روغن در حضور هنرمند خالق اثر قابل برابري و مساوي است؟ به همين سادگي؟ تخريب عمدي اثري كه خالقش هم ديگر در دنيا نيست كه بتواند اثر تخريب شده‌اش را مرمت و بازسازي كند را يك «خطا» تلقي كنيم بدون آنكه هيچ مواخذه و بازخواست قانوني بابت تخريب عمدي اثري كه متعلق به همه مردم ايران بوده صورت گيرد؟ راستي، شوراي برگزاري نمايشگاه «پنج گنج» كه اتفاقا از مدعيان عرصه هنر و ادب هم به شمار مي‌آيند، كجا هستند؟ با كدام مجوز پذيرفتند و توجيه شدند كه بر فراز يك اثر هنري غيرقابل جايگزيني، حركات مسخره‌اي انجام شود؟ نكند سكوت اين مدعيان هم ربطي به چسب خوش ساخت صندلي‌ها دارد؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون